داستان زندگی هدا کووالی در سایه ی جنگ جهانی دوم و بعد حکومتی توتالیتر روایت می شود،پس به نظر باید پر باشد از مرگ و سیاهی، با این همه روایت میل به زندگی است، داستان زنی در نوسان بیم و امید در دل چکسلواکی آشوب زده.حسنش این است اما که به بیان تجربیات شخصی محدود نمی شود.راوی به قدرت کلمات واقف است و جایی می گوید تنها سلاح ضعفا همین کلمات هستند، از همین روست که روایتش را بی پرده می نویسد.
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.